رونمایی از جنگ کی تمام می گردد؟؛ گروگانگیری درآخرین روزجنگ جهانی دوم

به گزارش وبلاگ ریاضیات، رمان جنگ کی تمام می گردد؟ نوشته صادق وفایی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شد.

رونمایی از جنگ کی تمام می گردد؟؛ گروگانگیری درآخرین روزجنگ جهانی دوم

به گزارش وبلاگ ریاضیات، رمان جنگ کی تمام می گردد؟ نوشته صادق وفایی به تازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.

صادق وفایی نویسنده این رمان، دانش آموخته کارگردانی تئاتر و خبرنگار حوزه کتاب است که پژوهش درباره تاریخ جنگ جهانی دوم را از سال های دهه 80 شروع نموده است. او تا به حال چندنمایشنامه صحنه ای و رادیویی با موضوع اتفاقات تاریخی جنگ جهانی دوم و استیلای کمونیسم در اروپا نوشته و اجرا نموده است.

وفایی نمایشنامه تعلیق در اعماق آتلانتیک را با موضوع موضوع سرانجام جنگ جهانی دوم، سال 95 در سالن ناصرخسروی دانشگاه تهران اجرا کرد و سپس نمایش های رادیویی جنگ کی تمام می گردد؟ و عدالت را با موضوع موضوعات دیگر از جنگ جهانی دوم، در سال 98 در رادیونمایش نوشته و کارگردانی کرد.

جنگ کی تمام می گردد؟ اولین رمانی است که از وفایی منتشر می گردد و داستانش، درباره 3 شخصیت آلمانی، آمریکایی و روس است که برحسب اتفاق در آخرین روز جنگ جهانی دوم، در خانه ای مخروبه در حومه شهر برلین به هم برخورد می نمایند. شخصیت آلمانی، سرگردی از نیروهای اس اس است و در حالی که از سرانجام جنگ خبر ندارد، دو فرد دیگر یعنی امدادگر آمریکایی و افسر روس را اسیر می گیرد. مرد آلمانی که دانشجوی فلسفه بوده، درطول داستان، درگیری های ذهنی و درونی زیادی با خود دارد که یکی از آن ها تمام شدن یا نشدن جنگ است.

لینک رونمایی اینترنتی

امدادگر آمریکایی، زنی یهودی است که برای مواجهه نزدیک با مکانی که همسرش را از او گرفته، به اروپا آمده و افسر روس هم مرد مست و مدهوشی است که سرانجام جنگ را برای خود جشن گرفته است. افسر آلمانی هم نه از یهودیان دل خوشی دارد نه از کمونیست ها.

انقلاب اکتبر روسیه، جنگ جهانی دوم در اروپا، زندگی مردم طبقه کارگر آمریکا در دهه های میانی و دیگر مسائل تاریخی قرن بیستم، از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده جنگ کی تمام می گردد؟ علاوه بر قصه رمانش، به آن ها توجه داشته است.

جنگ کی تمام می گردد؟ در 12 فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

همان لحظه، صدای فریاد و شلیک هایی پراکنده از بیرون خانه شنیده شد. هر سه نفر گوش تیز کردند. نمی دانستند صدا از کدام طرف می آید. مگر جنگ تمام نشده بود؟ پس این صداها و درگیری ها برای چه بود؟ سرگرد شولتز تشخیص داد که فریادها به چه زبانی اند. بله هموطنانش بودند. ناگهان صدای چند انفجار هم بلند شد که فاصله چندانی تا خانه مخروبه نداشتند. صدای تیراندازی و رگبار مسلسل بیشتر شد. شولتز حدس می زد که چه اتفاقی افتاده. دراگانوف هم پس از چند لحظه حیرت و خیره ماندن به شولتز متوجه شد. اما راشل همچنان گیج و گنک بود.

سرگرد پ پ ش را روی دوش انداخت و به سمت تامسون رفت که روی زمین قرار داشت. مسلسل را برداشت و کنار شکاف دیوار نیمه خراب پناه گرفت. با احتیاط به بیرون خانه نگاه کرد. از دشت مقابل، چند تا مرد، لباس جنگی به تن، می دویدند و به سوی آن ها می آمدند. معین بود که دارند تعقیب می شوند، چون هنگام دویدن مرتب به پشت سرشان نگاه می کردند و راستا دویدنشان را تغییر می دادند. وقتی سرگرد شولتز با دقت به آن ها نگاه کرد، شناختشان. به جامانده افراد دسته مولر بودند که او فرماندهی اش را به عهده داشت. پس به اشتباه فکر نموده بود که همگی شان قتل عام شده اند. بین مردان دونده درجه داری به نام هاینریش بود که شولتز با امید و آرزوی زیاد نامش را فریاد زد: هاینریش! هاینریش!

این کتاب با 160 صفحه، شمارگان 660 نسخه و قیمت 18 هزار تومان منتشر شده است.

منبع:مهر

منبع: خبرگزاری تسنیم

به "رونمایی از جنگ کی تمام می گردد؟؛ گروگانگیری درآخرین روزجنگ جهانی دوم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رونمایی از جنگ کی تمام می گردد؟؛ گروگانگیری درآخرین روزجنگ جهانی دوم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید